۱۳۸۷ آذر ۱۳, چهارشنبه

همه چیز بطالت است

باطل اباطیل ، جامعه می‌گوید ،باطل اباطیل ،همه چیز باطل است.انسان را از تمامی مشقتش که زیر آسمان می‌کشد چه منفعت است؟یک طبقه می‌‌‌روند وطبقه‌ی دیگرمی‌آیند وزمین تا به ابد پایدار می‌ماند.آفتاب طلوع می‌کند وآفتاب غروب می‌کند وبه جایی که از آن طلوع نمود می‌شتابد . باد به طرف جنوب می‌رود وبه‌طرف شمال دور می‌زند ،دور‌زنان دور‌زنان می‌رود وباد به مدارهای خود برمی‌گردد .جمیع نهرها به دریا جاری می‌شود اما دریا پر نمی‌گردد ،به مکانی که نهرها از آن جاری شد به همان جا باز می‌گردد .همه چیزها پر از خستگی است که انسان آن‌را بیان نتواند کرد.چشم از دیدن سیر نمی‌شود و گوش ازشنیدن مملو نمی‌گردد .آن‌چه بوده‌است همان است که خواهد‌بود ، و آن‌چه شده است همان‌است که خواهد شد وزیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست .آیا چیزی هست که درباره‌اش گفته‌شود ببین این تازه‌است ؟در دهرهایی که قبل از مابود آن چیز قدیم بود .ذکری از پیشینیان نیست ،از آیندگان نیز که خواهند آمد ،نزد آنانی که بعد از ایشان خواهند آمد ،ذکری نخواهد‌بود .

کتاب جامعه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر