به خاطر صد سالگی سیمون دوبوار با کمی تاخیر
دوبوار چنان در جهان شناختهشده است که سخن گفتن از او در اینجا ، نمیتواند حرف تازهای داشته باشد . او زنی ست که چون رویا هایش زندگی کرد .یک زندگی صادقانه و سرشار .همهی چیزی را که در ابتدا تنها رویایی به نظر میرسید ، تمام و کمال در زندگیاش طی کرد .او گرچه در زمان خود سنت شکنی بود که زنان و مردان زیادی را که ترس از بهخوردن نظم و باورهای پیشینشان داشتند ، ترساند ، اما چنان به اندیشههای خود ایمان داشت که بعد ها همانها راه درست زیستن را آموختند ، درست زیستن و از آن مهمتر با صداقت زیستن .
من این زن را دوست دارم و همواره نامش با احترام در یادم هست ، کسی که با پدرش و باورهایش جنگید ، عشق را تجربهکرد و لذت زیستن یک زندگی پرفراز و نشیب را در لذت آزادی و هنر یافت .او همپای مردی بود که حتی در زمان خودش ، یکی از مشهورترین چهرهی زمانه بود ، با این وجود نه تنها در وجود او حل نشد که بر آرمانهای خود _ که آرمانهایی مشترک بین او و سارتر بود _ باقی ماند . هیچ وقت به چیزی که دوست نداشت ، تظاهر نکرد. دوستی بین او و سارتر یکی از رشک برانگیزترین دوستیهای تاریخ انسانی است،سرشار از شور و شعور .
او در جایی به نقل از پاژ می نویسد :" خداوند برای آزادی به قدری احترام قائل است که ترجیح داده مخلوقاتش آزاد باشند تا مبرا از گناه."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر